شب چهارباغ انجام شد
لذت سفر: در شب چهارباغ، قسمتی از شب های بخارا، خاطرات و تحولات این خیابان تاریخی اصفهان با سخنان معماران، نویسندگان و محققان به تصویر کشیده شد، جایی که تاریخ گم شده زنده شد.
به گزارش لذت سفر به نقل از مهر، چهارباغ عباسی، این محور تاریخی اصفهان، روزی نه فقط قلب تپنده شهری پر از زندگی و تحرک، که تجسمی از شکوه فرهنگی و اجتماعی ایران بود. اما امشب پنجشنبه، در شب چهارباغ که در بیست و هفتم دی ماه ۱۴۰۲ برگزار گردید، نگاه ها به گذشته و حال این خیابان، همه را درگیر پرسشی مشترک کرد: آیا می توانیم از یاد ببریم که چهارباغ روزگاری به صورتی «آئین» برای مردم بود؟ و امروز چه بر سر آن آمده است؟
در آیین امشب، که به همت علی دهباشی و به عنوان قسمتی از شب های بخارا (هشتصد و پنجمین شب) برگزار گردید، مجموعه ای از سخنرانی ها و یادآوری ها از جنبه های مختلف تاریخی، فرهنگی و اجتماعی این خیابان، توجه حضار را جلب کرد.
چهارباغ، نماد خاطراتی که به فراموشی می روند
مرتضی بخردی، معمار برجسته اصفهانی، در سخنانی پرشور و صمیمی از تحولات چهارباغ سخن گفت و اظهار داشت: امروز چهارباغ را خراب کرده اند، دیگر خاطره گذشته ها را زنده نمی کند و دلم می گیرد.
وی اضافه کرد: چهارباغ در دوره های مختلف زندگی اش برای او اهمیت ویژه ای داشته است. بخردی به خاطراتش از دوران جوانی اشاره نمود و اظهار داشت که قهوه خانه ها نقش بزرگی در شکل دهی به اجتماع و فرهنگ اصفهانی ها داشته اند. قهوه خانه ها مرکز تجمع مردم بود، جایی برای شاهنامه خوانی و نشست های خانوادگی. حتی گاهی، در آنها شاهد کارگری بودیم که ۳۰ استکان قهوه روی دست می گذاشت.
این معمار اصفهانی در ادامه با اشاره به تغییرات اخیر در چهارباغ ابراز تأسف کرد و پرسید: چرا ما یک اثر را که می خواهیم بسازیم، از بین می بریم؟
چهارباغ، قصه ای که هر کس می تواند بنویسد
مهرداد خورسندی، نویسنده کتاب «قصه مردمان چهارباغ»، در نوبت خود از زاویه ای متفاوت به چهارباغ نگاه کرد. وی با اشاره به اهمیت تاریخچه آب در این منطقه، اظهار داشت: نخستین سازمان آب ایران در اصفهان تأسیس شد و نخستین انشعاب آب نیز در همین چهارباغ راه اندازی گردید.
خورسندی توضیح داد که او با الهام از روایت هایی که از گذشته شنیده، تصمیم به نوشتن کتابش گرفت و اظهار داشت: هر کسی می تواند قصه چهارباغ خودش را بنویسد.
چهارباغ، آئینی در لباس پوشیدن و رفت و آمد
علی خدایی، نویسنده کتاب «آدم های چهارباغ»، دیگر سخنران این شب بود. او با نگاهی دقیق و جزئی به تاریخچه سفرنامه نویسان همچون دیولافوا و جمالزاده، از تغییرات چهارباغ در گذر زمان گفت.
وی اضافه کرد: چهارباغ در دوره من، جایی پر از انسان های اعجاب انگیز و دستاوردهای جالب بود. رفتن به چهارباغ خود یک آیین بود که حتی در نحوه لباس پوشیدن نیز تأثیر می گذاشت.
خدایی همین طور اضافه کرد: یکی از خاصیت های خاص این خیابان، رونق سینما، آموزش منشی گری، و حتی تنوع شیرینی ها بود. چهارباغ جایی بود که می توانستی هر چیزی را پیدا کنی؛ از سینما گرفته تا پخت انواع شیرینی.
خرده داستانها از چهارباغ
در این شب، فیلم مستند «خرده روایت هایی از چهارباغ» نیز اکران شد و خاطرات و داستان های کمتر شنیده شده از این خیابان تاریخی به تصویر کشیده شد. مستند نشان داد که چگونه چهارباغ نه فقط به عنوان یک خیابان، بلکه به عنوان یک نماد فرهنگی و اجتماعی، در زندگی مردم اصفهان نقش ایفا کرده است.
چرا باید چهارباغ را از نو بنویسیم؟
در این شب، همه سخنرانان متفق القول بودند که چهارباغ اصفهان تنها یک خیابان نیست. این مکان نمادی است از تاریخ و فرهنگ این شهر که هر کدام از ما می توانیم قسمتی از آنرا در داستان ها و داستانهای خود ثبت نماییم. از قهوه خانه ها تا گالری ها، از سینماها تا شیرینی فروشی ها، چهارباغ همیشه جایگاه ویژه ای در دل مردم اصفهان داشته است.
با تمام تغییراتی که در این خیابان رخ داده، امروز همچنان این پرسش مهم باقیمانده است: آیا ما از آن چیزی که از چهارباغ داشتیم محافظت کرده ایم؟ یا آنرا تنها به نام توسعه و مدرنیته از دست داده ایم؟
شب چهارباغ در اصفهان، از نگاهی به گذشته تا یادآوری خاطراتی که در دل این خیابان نهفته اند، فرصتی بود برای تأمل در مورد ارزش های فرهنگی و اجتماعی که باید همیشه زنده نگه داشته شوند. چهارباغ، آن طور که امروز می بینیم، ممکنست در ظاهر تغییر کرده باشد، اما در دل تاریخ و خاطره مردم اصفهان، همچنان همان چهارباغ قدیم باقی خواهد ماند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب